قصه شب
مرد موقع بازگشت به اتاق خواب گفت :« مواظب باش عزیزم ،اسلحه پر است »
زن که به پشتی تخت تکیه داده بود گفت :«این را برای زنت گرفته ای ؟»
« نه ، خیلی خطرناک است ، می خواهم یک حرفه ای استخدام کنم .»
« من چطور م ؟»
مرد پوز خندی زد :« با مزه است ، اما کدام احمقی برای آدم کشتن یک زن استخدام می کند؟»
زن لبهایش را مرطوب کرد ، لوله اسلحه را به طرف مرد گرفت .
« زن تو .»
( جفری وایت مور )